سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا! از تو هدایت در گمراهی و بینایی در کوری و راه راست در بیراهه درخواست می کنم . [امام صادق علیه السلام]
سن ایچ
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
کلید قلعه جادویی فلامنکو

محمد اسکندری :: دوشنبه 87/1/19 ساعت 1:0 عصر

فلامنکو همچنین در نوع کمدی اسپانیایی هم ظاهر شد(کمدی زندگی اسپانیایی)
 

در خلال این دوره بسیاری از هنرمندان به خلق و شکل دادن انواع بزرگتر و گسترده تر این آواز کمک کردند . به شکلی که امروزه در دسترس همگان وجود دارد و ما می شناسیم . معرفی هنرمندان برای اثبات این ادعا اکتفا می کند ( silverio franconetti - antonio chacon - jooaquin el de la paula – frijones – Enrique el ,ellizo – curro dulce – paco la luz – manuel Molina)

بخش اعظمی از خوانندگان فلامنکو که در این دوره کولی بودند ، اما نه به همان دلیلی که مردم به اشتباه فکر می کردند که کولی ها خلاق تر برای انتقال این سنت هستند ، بلکه یک دلیل ساده این بود که موسیقی فلامنکو برای غیر کولی ها خوشنام نبود (این احساس تا حدی منصفانه بود) . دیگر جوانانی که می خواستند در عرصه فلامنکو بخت آزمایی کنند و به شهرت برسند نیاز به یک تصمیم قاطع برای فائق آمدن بر مخالفت والدینشان داشتند ، مخالفت هایی که همراه با پیامدهای ناخوشایندی مثل کتک خوردن و طرد شدن بود

دلیل دیگر این بود که کولی ها هم تعصب و مخالفتی نسبت به رویکرد غیر کولی ها به این موسیقی نداشتند تا جایی که دو تن از مشهورترین آواز خوانان این دوره با نامهای (chacon-silverio) غیر کولی بودند .

اهمیت اجتماعی بدست آمده توسط فلامنکو  در انتهای قرن 19 توجه بسیاری از روشنفکران و علاقه مندان به فرهنگ فولکلوریک را به خود جلب کرد . در خلال دهه 80 فلامنکو شناسی(flamencology) متولد شد و کتب و تحقیقات متعددی منتشر شد که از میان آنها میتوان به آثاری از (Antonio machado – alvarez – hugo schuchardt – Francisco Rodriguez marin) اشاره داشت . همچنین این مطالب در مجله ای در شهر سویا با نام های (El cante 1886-87 – El folklore andaluz 1982-83) منتشر شد

به همین ترتیب بهترین آوازهای فلامنکو در این دوره خوانده شد و هنر آواز آنها در حال حاضر هم به گوش می رسد . گرچه در بیشتر این آوازها صحبت از عشق است ، ولی مضامین گسترده دیگری هم در آواز فلامنکو یافت می شود مانند : مادر ، فقر ، مرگ ، سرنوشت ، جهان زود گذز ، ربوبیت و مذهب ، تاریخ و سیاست و گاهی با طنز و کنایه و گاهی با اعجاز همراه بوده است . چرا که فلامنکو یک شیوه از موسیقی است که احساسات آواز خوان را عمیق تر انتقال می دهد و ارزش این واژه ها غیر قابل انکار است ، بویژه هنکامی که با موسیقی همراه باشد

بعد از سال 1922 فلامنکو به طور واقعی همه گیر شد و گردانندگان نمایش ها توانایی بهره برداری از این هنر را در مقیاس بزرگتر کشف کردند و شروع به سازماندهی کنسرتها نه تنها در نمایش خانه ها بلکه در فضاهای بزرگتر مثل میادین گاو بازی کردند

وجود فستیوال هایی که در گرانادا در سال 1922 برگزار شد توجه مردم را به این موسیقی جلب کرد ، تا جائیکه فلامنکو حتی به عرصه سینما و تئاتر هم وارد شد

تعداد زیادی از هنرمندان فلامنکو توسط گردانندگان تئاتر ها اغوا و وارد عرصه نمایش می شدند و سعی می نمودند با ابداعاتی که انجام می دادند حضور خود را از دیگران برجسته تر نشان دهند

رقابت بین آنها شدید بود ، بنابراین تعداد زیادی از آهنگ های شخصی تولید شد که بیشتر آنها فاندانگو و مالاگینا بودند و در حقیقت پاسخی برای متقاضیان و صاحبان نمایش خانه ها بود و نتیجه آن ، بیشتر و بیشتر دیده و شنیده شدن فلامنکو در اکثر مکان ها بود

قطعا" این دوره فعال ترین دوره فلامنکو محسوب می شود . در میان  آواز خوانانی که اپرای فلامنکو اجرا می کردند چند جنبش به وجود آمد که میتوان از اساتید بزرگ این قرن که صاحبان این جنبش ها بودند نام برد

(chanco – Gloria – la mina de los peines – manuel rorre – pepe marchena – el nino de calora – Vallejo – escacena) و دهها بزرگ و استاد دیگر

زمانی که جنگ داخلی اسپانیا به پایان رسید اینگونه نمایش ها به شیوه قبلی خود بازگشت و کیفیت آنها پایین آمد

در دهه چهل ، 3 هنرمند بزرگ (pepe pinto – manolo caracol – pepe marchena) سه گروه را رهبری می کردند که به فهرست این شرکت ها و مؤسسه ها نام (juanito valderama) را هم میتوان اضافه کرد


                                                                                               ادامه دارد...


نوشته های دیگران()

کلید قلعه جادویی فلامنکو( قسمت اول )

محمد اسکندری :: دوشنبه 87/1/19 ساعت 12:59 عصر

منشاء  آواز  فلامنکو  به طور  دقیق مشخص  نیست . بطوری که در مورد این مطلب اثناد و مدارک زیادی در دسترس نیست

اما به  نظر می رسد  این نوع  موسیقی  ابتد ا در قرن هجدهم و در اندلس ظاهر شد .  (سه ناحیه مشخص  یعنی  Jerez ( خرز ) ، cadiz ( کادیز) و sevilla سویا) به طوری که در نابسامانی و فقر متولد شد و توسعه یافت.

اولین  آوازی  که به طور صحیح می تواند فلامنکو  نامیده  شود به نام tona    ( تونا ) است  که سبکش  برگرفته  از آوازهای مردمی  می باشد این   آواز حتی هم  اکنون  نه  تنها در  اندلس  بلکه در  دیگر نواحی  اسپانیا   موجود است   .   کلمه ای  که مخفف tanada ( tune ) است و  برای مشخص کردن هر آوازی  در نواحی  کشور استفاده می شد

بدون شک   فلامنکو ی  اولیه یک فرم  ساده ای برای  روشن کردن و حتی متمایز کردن  اتحادیه ها  و   ریشه های  فامیلی بود و در پاتوق های شبانگاهی  مملو از  مسافران  اندلسی  که  عمدتا  قاچا قچیان ، روسپی ها  ، فروشندگان دوره گرد و مغازه داران  بودند اجرا می شد   .  هنگامیکه  آنها بعد از کا ر روزانه و برای استراحت  همدیگر را  ملاقات  می کردند . البته در یک ترکیب عجیب و غریب !!

بعد ها  به  دلیل موفقیتی  که  اولین خواننده ها در  اجرای همین مجامع  داشتند ، کم کم باعث  حرفه ای شدن خودشان و موسیقی شان شد  .   این  پیشرفت  چشمگیر  باعث شد تا  صاحبان مسافر خانه ها  و مالکین  خانه ها  و کافه ها  برای گرمی  بازار  خود به فکر  استخدام  این افراد یعنی خواننده ها که از اقشار   فقیر جامعه  بودند بیفتند   .  در  طول  این دوره خوانندگان  برای  همراهی  آوازشان گیتار می آوردند ،  تا آنجا  که  آواز  فلامنکو  به یک   فرم  حرفه ای  از  موسیقی  و  آواز  تبدیل شد  البته فرمی جذاب  ، تماشایی و  مردم  پسند  در  خلال دوره  رمانتیک ( بعد از سال 1825 )   اسپانیا    میزبان مسافرانی  از کشورهای   ایتالیا  فرانسه  و انگلیس بود . این مسافران همگی د ر جستجوی یک فضای  زیبا  و  در عین حال قدیمی و فلکولوریک آن بودند در این میان موسیقی فلامنکو بود که خود نمایی می کرد .

بارها دسته های  فلامنکو در شهرهای مهم  اندلس سازماند هی می شد  ، حتی   توریست ها یی  که  به   اندلس سفر می کردند  این  مطلب  را در  سفر نامه هایشان  با  ذکر  نام آورده اند . فلامنکو  د ر آن   زمان   بیش از  پیش  در  مجالس خصوصی  حضور  پیدا  می کرد ، در  جشنها ،  مناسبت ها و موقعیت هایی مثل  نمایشگاه ها که معامله  کنندگان  آن بعد از یک تجارت خوب ، با جیب های پر پول برای  دیدن و  شنیدن این  موسیقی می آمدند جای  خود  را  باز   می کرد . مردم  هنوز اسامی مربوط به  این  دوره ها را  به   صورت  سینه  به سینه بیان  می کنند  از جمله tioluis el  la Juliana ( واژه tio د راینجا معنی دایی  یا عمو  نمی دهد و یک واژه روستایی و در عین حال  محترمانه  بود Juliana هم میتواند مادرش باشد یا همسرش ) از خوانندگان مشهور بعدی میتوان به tioluis el cautivo ( به معنی زندانی )،juanmacarron  Vicente و غیره اشاره  کرد .  شخصی  به  نام  chronicles    در آن  زمان  از اسامی  دیگری هم  یاد کرده   همانند  :el  planeta  ، el filio  ،  el  jerezano  ، marinade  lasnivees ، la  perla   و juande dios  ..   با    پیدایش   این  جنبش   آوا زهای  مردم ساکن  اندلس  به   سمت   فلامنکو   سوق  داده  شد  مثل بعضی ازدستگاه ها  همانند: granadinas ، malagunea ، fandangos ،rondena  Serrana ، tangos  و mirabaras .

به موازات این تحولات، حرکت تازه دیگری متولد شد و آن فستیوال های gipsy در گرانادا بود که برای خارجی هایی که به این جشن می آمدند طراحی  شده  بود  در  اواسط  قرن  نوزدهم  هنگامی که کافه های  موسیقی در سراسر   اروپا رواج پیدا می کرد  ،   اندلس  هم از این  حیث مستثنی نبود                                                     

 در آنجا به  آوازهای  مردمی و  رقصیدن توجه بیشتری می شد   چرا که آوازها   و  رقصها   وجهه  خارجی به  خود گرفته بود و کم کم  در  کافه  ها و  قهوه  خانه  ها رواج پیدا  می کرد  .  در ابتدا رقصیدن  نسبت  به آواز  خواندن متداول  تر بود ولی در طول  دهه 70   آواز  مهمتر از رقصیدن  شد 

اولین  کافه  موسیقی  ( café cantane )  در los lombarados  شهر  سویا در سال  1847   گشایش یافت  فلامنکو یک  قست  اعظم  از  این  نمایش  بود که در ردیف  کمدی  ها  و  تئاترها  یا  zarzuela (اپراها به سبک اسپانیایی )  جای  داشت  تعداد این   کافه ها بالغ  بر سیصد عدد بود و به سختی استانی  پیدا میشد که این نوع کافه ها در آن وجود  نداشته باشد  . البته بیشتر  این کافه  ها در  شهر مادرید ، جائیکه   اکثریت   آدم  ها ، بارسلونی کادیزی ، خرزی ، سویایی و  مالاگایی بودند وجود داشت .

30 سال  آخر قرن  نوزدهم  به عنوان دوره طلایی  فلامنکو نامیده می شود .  چرا  که  به قدری  این  موسیقی در سراسر اسپانیا گسترش پیدا کرد که حتی تالارهای اجرا موسیقی هم برای اجرا و  نمایش فلامنکو به این کافه ها پیوستند

 

                                                پایان قسمت اول .............ادامه دارد


نوشته های دیگران()

تفاوت میان بداهه نوازی و نوآوری

محمد اسکندری :: دوشنبه 87/1/19 ساعت 12:57 عصر

اغلب گفته می شود که نقش گیتار در موسیقی فلامنکو بداهه نوازی است . زیرا نوازنده گیتار فلامنکو مجبور نیست قطعه از پیش تعین شده ای را نت به نت اجرا نماید . او آزاد است هر چه می خواهد بنوازد ، اما این آزادی به این معنی نیست که نوازنده درست در زمان اجرا آن قطعه را خلق می نماید . بر خلاف این تصور فعالیت نوازنده درهنگام اجرا خلق فوری قطعه نیست ، بلکه انتخاب عبارات اتصالی ، راسگوادوها و فالستاهایی است که او در اجراهای قبلی خود به دفعات از آن استفاده کرده است

نوازنده مجرب با اشکال گوناگون و تغیر یافته فالستاها و راسگوادوهایی که می نوازد نیز آشنایی دارد . او قادر است این اجزا را به اشکال گوناگون در کنار هم قرار دهد . به صورتی که با آیره و بافت موسیقایی آن قسمت خاص هماهنگ شود . به همین دلیل خیلی به ندرت پیش می آید که اجرای یک نوازنده در یک توکه خاص دقیقا مانند اجرای قبلی اش باشد . البته گاهی ممکن است نوازنده آنچه را قصد دارد بنوازد از قبل با دقت تمرین نماید ، اما بیشتر اوقات بخصوص در محافل غیر رسمی او تحت تاثیر احساسات خود به نوازندگی می پردازد . در هر دو حالت ، مشروط بر اینکه قواعد کمپاس رعایت شوند ، نوازنده مختار است قسمت های مختلف و ترتیب آنها را به دلخواه تغیر دهد و اگر جهت همراهی نوازندگی میکند ،‌آزاد است بر طبق سلیقه خود پاسخگوی نیاز رقصنده و یا خواننده باشد

منظور ما از نوآوری و یا ابداع ، هنری است که توسط آن موسیقی جدید برای گیتار خلق می گردد . و این پدیده ای نیست که به طور معمول و در حین اجرا در حضور عموم به وقوع بپیوندد . گر چه ممکن است به طور استثنایی و تحت شرایط خاص مانند حضور در خوئرگا ( جشن فلامنکو ) و یا هنگام همراهی آواز تکان دهنده یک خواننده ، نوازنده ای شدیدا تحت تاثیر قرار گیرد و ابتکاراتی در نحوه نوازندگی اش بوجود بیاید . بهر حال نوآوری ناگهانی در حضور عموم بسیار بندرت اتفاق می افتد ، چرا که نوآوری اصولا پدیده ای خصوصی می باشد و معمولا هنگامی حاصل می گردد که نوازنده با ساز خود خلوت می کند و به کشف قابلیت های آن و ایده های نوین می پردازد

چگونه بداهه نوازی کنیم ؟

هنرجوی علاقه مند قبل از اقدام به بداهه نوازی قطعات خود ، باید با تکنیک های اولیه فلامنکو آشنا بوده و قطعاتی را نیز قبلا بطور مرتب تمرین و اجرا کرده باشد . نیازی نیست که او با فالستاها و راسگوادو های فراوانی آشنایی داشته باشد تا از بین آنها انتخاب نماید ، اما کاملا ضروری است که او آیره فالستاها و راسگوادوهای محدود خود را عمیقا درک کرده باشد تا بتواند این قسمتها را به شیوه موسیقایی و به زبان فلامنکو در کنار هم قرار دهد. این قسمت ها باید به گونه ای تنظیم شوند که حرکت از یک قسمت به قسمت دیگر دارای روندی کاملا منطقی بوده تا در نتیجه نوعی سیر تکاملی در قطعه ایجاد گردد.

البته بسیار مشکل است که دستور العمل خاصی برا بداهه نوازی در نظر بگیریم ، با این حال شکی نیست که با نواختن بیش از حد ترمولو ، قطعه از حال و هوای فلامنکو دور خواهد شد و نمیتواند حالات رقص یا آواز را منعکس نماید . بر خلاف ترمولو نمیتوانیم برای راسگوتدو های ریتمیک در قطعه تکنوازی ، میزان خاصی تعین کنیم . برخی از نوازندگان در فاستاهای خود از راسگوادوهای ریتمیک فراوانی استفاده می نمایند تا با ایجاد ضربات محرک در ریتم ، تا حد امکان حال و هوای رقص و آواز فلامنکو را حفظ نمایند . از طرف دیگر برخی نوازندگان کمی ، و بعضی ها اصلا از راسگوادو استفاده نمی نمایند . در این مورد حق انتخاب با شماست

 


نوشته های دیگران()

(آموزش نت خوانی (قسمت پنجم

محمد اسکندری :: دوشنبه 87/1/19 ساعت 12:56 عصر

تبلچر خوانی راهی برای فرار از نت خوانی نیست

تبلچر روشی بسیار ساده برای درک و نواختن نت های موسیقی بدون فراگیری اصول اصلی نت خوانی می باشد . از  آنجایی که  این روش با نقص ها و کمبود هایی از لحاظ  موسیقی روبرو می باشد به هنرجویان توصیه می کنیم که مبنای خود  را در موسیقی بر پایه نت خوانی قرار دهند

این روش  به این صورت است که شش خط روی صفحه داریم که معادل شش سیم گیتار است و اعدادی که روی این خطوط قرار می گیرند معادل نیم پرده ای است که باید روی گیتارگرفته شود

                                                         

                                                

بطور مثال اگرعدد 0 روی خط مربوط به سیم اول نوشته شود به این معنی است که روی گیتار می بایست سیم اول بطور آزاد نواخته شود و یا اگر 1 نوشته شود باید نیم پرده ی اول گرفته شود و...

   

مهم :

در این  سیستم زمان بندی  وجود ندارد، که مشکل بزگی برای این سیستم است  ، البته در برخی  از کتاب ها  ،  متد ها و نرم افزار ها قوانین زمان بندی نیز  به صورت  قرار دادی به  اضافه  شده  که ممکن است در متد های  مختلف با  هم متفاوت باشند
البته علامت های زمانبندی تا جای ممکن شبیه زمانبندی در نت می باشد

 

انواع سکوت ها :

 معادل هر نت سکوتی داریم که در تصویر زیر می بینید

همانطور که در شکل بالا می بینید شکل سکوت گرد با سکوت سفید شبیه هم هستند با این تفاوت که سکوت گرد  از  بالا به خطوط حامل چسبیده و سکوت سفید از زیر به خطوط حامل چسبیده است، برای اشتباه نگرفتن این  دو سکوت کافیست این تصور را داشته باشیم که سکوت گرد بخاطر این که  4  ضرب است  پس سنگین تر  بوده و  از خط پایین  افتاده  و سکوت سفید به دلیل انکه 2 ضرب است سبک تر بوده و روی خط قرار می گیرد 


سیم های گیتار را از پایین به بالا میشماریم، سیم اول گیتار صدای نت می را می دهد که این نت روی خطوط حامل بین خط چهارم و خط پنجم قرار دارد


سیم دوم گیتار صدای نت سی را می دهد که این نت روی خطوط حامل روی خط سوم می باشد

سیم سوم گیتار صدای نت سل را می دهد که این نت روی خطوط حامل روی خط دوم است.

سیم چهارم گیتار صدای نت ر را می دهد که این نت روی خطوط حامل از پایین به خط اول چسبیده است.

سیم پنجم گیتار صدای نت لا را می دهد که این نت روی خطوط حامل روی خط کمکی دوم زیر خطوط حامل قرار دارد

سیم ششم گیتار صدای نت می را می دهد که این نت روی خطوط حامل از پایین چسبیده به خط کمکی سوم زیر خطوط حامل می باشد


با توجه به دایره ی نت ها می توان نت های دیگر روی سیم های گیتار را شناخت
بطور مثال نت های سر دسته را توضیح می دهم


 

سیم اول آزاد می است  و  می دانیم نت فا نیم پرده با نت می فاصله دارد پس صدای نت فا روی گیتار نیم پرده ی اول سیم اول است و این نت فا روی خطوط حامل روی خط پنجم قرار دارد، در ادامه روی سیم اول نت سل را داریم که یک پرده با نت فا فاصله دارد پس می شود نیم پرده ی سوم که این نت  در خطوط حامل از بالا به خط پنجم چسبیده است

سیم دوم آزاد سی است  و  می دانیم نت  دو نیم پرده  با نت سی فاصله دارد پس صدای نت دو  روی گیتار نیم پرده ی اول سیم دوم است و این نت دو روی خطوط  حامل بین خط سوم و خط چهارم قرار دارد، در ادامه روی سیم دوم نت ر را داریم که یک پرده با نت دو فاصله دارد پس می شود نیم پرده ی سوم که این نت  در خطوط حامل روی خط چهارم است

سیم سوم آزاد سل است  و  می دانیم نت لا یک پرده با نت لا فاصله دارد  پس صدای نت لا روی گیتار نیم پرده ی دوم سیم سوم است و این نت لا  روی خطوط حامل  روی خط دوم  قرار  دارد ، در ادامه روی  سیم سوم نت سی را داریم که البته هم صدای نت سی  (سیم دوم آزاد)  است که یک پرده با  نت لا فاصله  دارد  پس می شود  نیم پرده ی چهارم سیم سوم بطور معمول به جای این نت همان سیم دوم بطور آزاد را می نوازیم.

سیم چهارم آزاد ر است و می دانیم نت می نیم پرده با نت ر فاصله دارد پس  صدای نت می روی گیتار نیم پرده ی دوم سیم چهارم  است و  این نت می روی خطوط حامل روی  خط اول قرار دارد، در ادامه روی سیم چهارم نت فا را داریم که نیم پرده با نت می فاصله دارد پس می شود نیم پرده ی سوم که این نت  در خطوط حامل بین خط اول وخط  دوم است

سیم پنجم آزاد لا است  و  می دانیم نت  سی یک پرده با  نت لا فاصله دارد پس صدای نت سی روی گیتار  نیم پرده ی دوم سیم پنجم است و این نت سی روی خطوط حامل از پایین به خط کمکی اول چسبیده است، در ادامه روی سیم پنجم نت دو را داریم که نیم پرده با نت سی فاصله دارد پس می شود نیم پرده ی  سوم که این  نت  در خطوط حامل روی خط کمکی اول است

سیم ششم آزاد نیز می است و می دانیم نت فا نیم پرده با نت می فاصله دارد پس صدای نت فا  روی گیتار نیم پرده ی اول سیم  ششم است  و این نت فا روی خطوط  حامل روی خط  سوم  کمکی پایین خطوط حامل  قرار دارد ، در ادامه روی سیم ششم نت سل را داریم که یک پرده با نت فا فاصله دارد پس می شود  نیم پرده ی سوم که این نت  در خطوط حامل از پایین به خط سوم کمکی چسبیده است

 

به همین صورت شما می توانید دیگر نت های روی هر سیم را بیابید
 

...ادامه دارد                                                                                                  


نوشته های دیگران()

کمپاس و اهمیت آن در موسیقی فلامنکو

محمد اسکندری :: دوشنبه 87/1/19 ساعت 12:56 عصر

عنصر بنیادی ریتم در فلامنکو کمپاس نامیده می شود که معنی تحت اللفظی آن (دوره) می باشد و از این رو میزان یا دورهای از موسیقی می باشد . هر کمپاس الگوئی از ضربات مؤکد (قوی) است که مرتب تکرار شده و باعث ایجاد انگیزه و نظم در ریتم می شود . انواع گوناگون کمپاس دارای الگوهای متفاوت نیز می باشد

تکرار مکرر الگوها، خالق نبض حیاتی در ریتم فلامنکو است که همچون ضربات قلب ، به ریتمها حالت و هیجانی دوباره می بخشد .

اگر بتوانید حتا از اولین گام هایتان در راه فراگیری گیتار ، سعی کنید درک عمیقی از انواع مختلف کمپاس در خود ایجاد نمائید ، خیلی زود قادر به خلق فضای ریتمیک که در حقیقت یکی از ارکان اصلی موسیقی فلامنکو به شمار میرود خواهید بود . اگر اصل و منطق کمپاس را در وجودتان بنا کنید ، گیتار در دستان شما جان میگیرد و برعکس اگر به آن اهمیت ندهید و یا نبض آن را از دست دهید ، قطعه موسیقی به یکباره جان می بازد . یک نوازنده گیتار ممکن است بتواند حتی بدون داشتن درک عمیقی از کمپاس کارهای زیرکانه و بسیار دشوار بر روی گیتار انجام دهد ، اما قطعه ای که او می نوازد هرگز مثل فلامنکو زنده نخواهد بود .
 ممکن است او کمپاس را به صورت یک تئوری بلد باشد  ، مثلا بداند که در هر الگو کدام ضرب ها تاکید می شوند ، اما برای کسی که قرار است قدرت و انرژی فیزیکی کمپاس را به شنونده منتقل کند ، حس کمپاس در او باید به مراتب قوی تر از تنها یک نوع هوشیاری عقلانی باشد .
حس کمپاس باید جزئی از وجود شخص شود : حسی درونی که توسط انگشتان به آوای موسیقی ترجمه می شود . این نوع شناخت فیزیکی از ریتم های فلامنکو ، در بعضی افراد خیلی سریع ایجاد می شود . اما در اغلب موارد باید با صبر و بردباری خود و هشیاری در هنگام نوازندگی و همچنین با تماس هر چه بیشتر با انواع گوناگون فلامنکو ، این شناخت را در خود به وجود آورد

معیار اساسی متخصصین برای ارزیابی تمام تلاش های یک نوازنده گیتار ، توانائی او در نواختن انواع  بدون اشکال کمپاس می باشد . مهم نیست چقدر سریع و با تکنیک هستید ، اگر خارج از کمپاس بنوازید مطمئن باشید که هواداران فلامنکو خیلی زود خسته شده و دیگر به گیتار شما گوش نخواهند داد

بنابراین نواختن گیتار در قالب کمپاس دارای دو جزء لاینفک می باشد . ریتم باید ضرباتی منظم و تحریک کننده تولید کند که مانند نوعی انگیزه شنونده را وادار به حرکت در مسیر موسیقی نماید و همچنین تعداد و تاکید ضرب ها در هر عباری موسیقی باید در همه حال با ویژگی های الگوی آن شکل خاص ریتمیک که نواخته می شود مطابقت داشته باشد . این اشکال مختلف ریتمیک توکه (toque) نام دارد که در راس آنها سولئارس قرار دارد

 


نوشته های دیگران()

نت خوانی

محمد اسکندری :: دوشنبه 87/1/19 ساعت 12:54 عصر

بعضی علایم در موسیقی معمول می باشد و دانستن انها ضروری  تعدادی از این علایم به قرار زیر می باشد

 

خط اتصال:

خطی است که گروهی از نتها را به هم متصل می کند یا زیر مجمو عه قرار می دهد

 

خط اتحاد:

خطی است که دو نت همنام را به هم متصل میکند. در اجرا به این معنی است نت اول را اجرا کرده ولی نت دوم را اجرا نمی کنیم و اجازه می دهیم صدای نت اول به اندازه ی کشش زمانی نت دوم هم کشیده شود

لگاتو:

خطی است که دو نت غیر همنام را به هم متصل می کند.در اجرا به معنی این است که نت اول را به صدا در آورده و ادامه صدا را روی نت دوم بدون به صدا در اوردن نت توسط دست راست یا مضراب یا ارشه یا . . .  ِ توسط دست چپ بوجود آوریم

دولا خط تکرار:

قطعه ی ما بین این دولا خط را  یک بار تکرار می کنیم. اگر ابتدای  قطعه  بود در قسمت شروع قسمت تکرار شونده نیازی به گذاشتن دولا خط تکرار نیست

 

شکل علامت تکرار یک میزان

شکل علامت تکرار دو میزان

خطوط ولتا:

در اجرای قطعه هنگامی که به خط ولتای 1 ان را اجرا کرده و با دیدن دولا خط تکرار قسمت مورد نظر را تکرار می کنیم حال در تکرار وقتی که به خطوط ولتا میرسیم دیگر خط ولتای شماره ی 1 را اجرا نمی کنیم و خط ولتای 2 را اجرا کرده و ادامه می دهیم

: D.C all fine

این علامت در انتهای قطعه می اید و به این معنی که از ابتدای قطعه شروع کرده و تاfine  را اجرا کنید

: D.S all coda

(کدا) را اجرا کنید. 

 

نوشته های دیگران()

نت خوانی

محمد اسکندری :: دوشنبه 87/1/19 ساعت 12:53 عصر

(قسمت سوم)

                                                                                                    

فاصله:

فاصله بین دو نت عبارتست از  مسافت بین دو نت از لحاظ زیری یا بمی

نیم پرده :

کوچک ترین فاصله در موسیقی کلاسیک نیم پرده می باشد

اکتاو:

اگر از هر نت با شمارش خود نت هشت نت به سمت جلو حرکت کنیم به همان نت با صدای زیر تر می رسیم که به آن اکتاو نت می گوئیم .

فاصله بین نت ها :

در حالت کلی اگر از نت دو حرکت کرده و تا اکتاو آن برویم ( که همان نت دو با صدای زیر تر می باشد ) فاصله بین نت ها به صورت زیر می باشد:

 

Do   تا Re  یک پرده ( هر دو نیم پرده برابر با یک پرده می باشد)

 

Re تا   Mi  یک پرده

Mi  تا Fa    نیم  پرده

Fa  تا   Sol  یک  پرده

Sol  تا   La  یک پرده

La   تا  Si    یک پرده

Si  تا Do     نیم پرده

 

همانطور که می بینید دو استثنا وجود دارد ، بین می و فا ، سی و دو نیم پرده فاصله می باشد . این قاعده کلی می باشد و به عنوان یک قانون به خاطر می سپاریم

 

زیری و بمی نت ها:

هرگاه روی خطوط حامل به سمت بالا حرکت کنیم صدا زیر می شود و هنگامی که به سمت پایین حرکت می کنیم صدا بم می شود

علائم تغییر دهنده :

دیز(#) :

هرگاه این علامت قبل از نتی قرار گیرد آن نت را نیم پرده زیر می شود.

بمل(b) :

هرگاه این علامت قبل از نتی قرار گیرد آن نت را نیم پرده بم می شود.

بکار ( ? ) :

این علامت تاثیر علامت های دیز یا بمل را از بین می برد

 

علائم ترکیبی:

علامتهای دیز یا بملی که جلوی کلید سل و قبل از کسر میزان قرار می گیرند و تاثیر آن به این صورت است که تمامی نت ها مورد نظر در هر اکتاوی را نیم پرده زیر یا بم می کنند

علائم عرضی :

هرگاه این علائم داخل میزان بیاید تاثیر آنها فقط روی همان اکتاو و تا انتهای همان میزان می باشد و یا اینکه توسط بکار داخل میزان تاثیر آنها از بین ببرد

 

قوی و ضعیف بودن ضرب در میزان :

به طور کلی اولین ضرب تمامی میزان ها قوی میباشد و ضرب میانی میزان نیمه قوی ، و بقیه ضرب ها ضعیف می باشد

 

برای مثال به میزان های زیر توجه کنید

سنکوپ :

از ادامه یافتن صدای ضرب ضعیف به روی ضرب قوی سنکوپ به وجود می آید

ضد ضرب :

هر گاه در حالت سنکوپ به جای ضرب قوی سکوت قرار گیرد حالت بوجود آمده ضد ضرب نام دارد


نوشته های دیگران()

در آمدی بر قسمت آموزش

محمد اسکندری :: دوشنبه 87/1/19 ساعت 12:52 عصر

(قست دوم)

    قسمت اول                                                                                                   

انواع  نت : 

   گرد          سفید          سیاه          چنگ          دولا چنگ        سه لا چنگ

                                                                    

نت گرد:

واحد کشش در موسیقی می باشد . به این معنا که کشش زمانی نت های دیگر نسبت به این نت سنجیده می شود

نت سفید :

این نت از لحاظ زمانی 2/1 واحد کشش زمانی که همان نت گرد است می باشد

نت سیاه:

این نت از لحاظ   زمانی4/ 1 واحد کشش زمانی که همان نت گرد است می باشد . البته این نت به زبانی دیگر 2/1 کشش زمانی نت سفید می باشد

نت چنگ :

این نت از لحاظ   زمانی8/ 1 واحد کشش زمانی که همان نت گرد است می باشد . البته این نت به زبانی دیگر 2/1 کشش زمانی نت سیاه می باشد

نت دو لا چنگ :

این نت از لحاظ   زمانی16/ 1 واحد کشش زمانی که همان نت گرد است می باشد . البته این نت به زبانی دیگر 2/1کشش زمانی نت چنگ می باشد

نت سه لا چنگ :

این نت از لحاظ   زمانی32/ 1 واحد کشش زمانی که همان نت گرد است می باشد . البته این نت به زبانی دیگر 2/1کشش زمانی نت دو لا چنگ می باشد

 

 درخت نت :

 

نکته :
 
برای  کشیدن دم نت  هرگاه نت از خط سوم بالاتر بود دم آن را به سمت پایین می کشیم   هنگامی که پایین تر از خط سوم بود به سمت بالا می کشیم

 

 

میزان:

قطعه  موسیقی را به قسمت های کوچکی از لحاظ  زمان بندی تقسیم بندی می کنیم که به هر کدام از این  قسمتها میزان می گوئیم .

 

خط میزان:

خطوطی است عمود بر خطوط حامل که میزان ها را از یکدیگر متمایز می کند

دو لا خط پایان:

نشانه پایان قطعه موسیقی می باشد

                
                         دولا خط پایان


 

کسر میزان:

عدد کسری می باشد که  جلوی کلید سل قرار می گیرد . در آن صورت کسر به معنی تعداد ضربهای داخل هر میزان می باشد .

مخرج کسر نشان دهنده نوع واحد ضرب می باشد (سفید، سیاه، ،چنگ،...)

به طور مثال در کسر میزان 4/4 صورت کسر به این معناست که در هر میزان باید چهار ضرب قرار گیرد  و مخرج کسر به ما نشان می دهد که هر ضرب به شکل سیاه می باشد .

 

توضیح بیشتر:

برای  رسیدن به نت  تک ضرب عدد مخرج  کسر را مستقیما به نت گرد نسبت می دهیم  .  در این حالت  نت گرد  برابر چهار ضرب می شود . همانطور که می دانید نت سفید 2/1 نت گرد است . در نتیجه نت سفید برابر با دو ضرب می شود . این نت نت تک ضرب ما  نیست .  پس  تقسیمات را ادامه  می دهیم  .  نت سیاه 2/1 نت سفید است  .  در نتیجه برابر با یک ضرب می شود ، اکنون نت  تک ضرب که همان نت سیاه است را بدست آورده ایم . پس در میزان 4/4 چهار نت سیاه در هر میزان خواهیم داشت.


 

 

نقطه کنار نت :

نقطه کنار نت  نیمی از کشش زمانی نت را به همان نت می افزاید  . به طور مثال : نت سفید برابر دو ضرب است ، حال  اگر نقطه کنار آن قرار گیرد نیمی از کشش زمانی آن را که یک   ضرب می شود به آن می افزاید ، پس نت سفید نقطه دار برابر با سه ضرب می شود

 

           پایان قسمت دوم                                                                   
ادامه دارد                                                                                       


نوشته های دیگران()

در آمدی بر قسمت آموزش

محمد اسکندری :: دوشنبه 87/1/19 ساعت 12:50 عصر

در   ابتدا  باید گفت که هر  علمی مختصات  مربوط به خود را  دارد  .  علم مورد نظر ما یعنی موسیقی نیز از این مورد مستثنی نمی باشد علم موسیقی  علم نت خوانی می باشد  و لازمه ضروری برای هنرجویانی که پا  در  راه یادگیری  می گذارند می باشد  . ما سعی کردیم در قسمت هایی که تهیه کرده ایم این علم را به ساده ترین  زبان به هنرجویان  آموزش دهیم  .  قابل ذکر است آموزش نت خوانی درآمدی بر قسمت آموزش  سایت می باشد که پس از اتمام نت خوانی یا به  همراه آن افتتاح خواهد شد ، با  آرزوی موفقیت برای شما هنرجویان و با امید آنکه این مطالب  راهی جدید را در یادگیری در مقابل شما قرار دهد

برای دانستن جزئیات بیشتر در مورد قسمت آموزش به لینک زیر بروید

                                                                        آموزش

                                                                                 

                                                                               نت خوانی ( قسمت اول   )

 

الفبای موسیقی نت می باشد

تعریف نت:
علامتی است که بوسیله آن صداهای موسیقایی نوشته شده ، سپس خوانده و اجرا می شود

                                            برای بیان نت دو نظام وجود دارد

 

                        نظام هجایی

Do          Re        Mi        Fa       Sol        La       Si                                

 نظام الفبایی                      

   C        D          E       F        G        A          B                                    

                             سی        لا      سل       فا     می          ر        دو

خطوط حامل :

پنج    خط   موازی  و  با فاصله  معین  و  یکسان  نسبت  به  هم می با شد که  نت ها  بر روی  خطوط و ما بین خطوط قرار می گیرند و خطوط حامل را از پایین به بالا می شماریم                                                                                                     


خطوط حامل

                                                                

                       درحالت کلی نت ها به چهار صورت بر روی خطوط حامل قرار می گیرند  

 

1 پنج نت  بر روی خطوط قرار می گیرد                                                                               

2 چهار نت بین خطوط قرار میگیرد                                                                                     

3-یک نت از پایین چسبیده به خط اول قرار می گیرد

4-یک نت از بالا چسبیده به خط پنجم قرار می گیرد

 

همانطور که  در تصویر بالا مشاهده می کنید 11 نت قرار گرفته است

 

خطوط اضافه :

گستره صدایی ما بیشتر از این 11 نت می باشد که برای دستیابی به آن از خطوط اضافه کمک می گیریم

                                        
خطوط اضافه

 

کلید :

 علامتی است که سمت چپ خطوط حامل قرار می گیرد و نام و موقعیت نت را روی خطوط حامل مشخص می کند

 

انواع کلید در موسیقی:                

                            
                                    کلید سل                    کلید فا                       کلید دو

                : کلید سل

 در ساز گیتار تنها کلید سل است که کاربرد دارد

 هنگامی که این کلید اول خطوط حامل قرار می گیرد ، نتی که روی خط دوم حامل قرار می گیرد سل نام دارد

 

کشش نت در موسیقی:

به مدت زمان ماندگاری صدای هر نت کشش نت گفته می شود

 

سکوت در موسیقی :

نبودن صدا..... که معادل هر کشش نت سکوتی وجود دارد

 

ریتم :

به کارگیری انواع  کشش ها و سکوتها ( ضرب آهنگ ) به طوری که از نظر زمانی با هم هماهنگ باشند

 

ضرب در موسیقی :

واحدی زمانی در موسیقی می باشد که به کمک آن کشش ها  سوکتها را در موسیقی اجرا می کنیم .  ضرب  را  میتوانیم با شمارش  بوسیله حرکات رفت و برگشت دست یا پا نگهداریم

پایان قسمت اول
                          ادامه دارد

این  نکته قابل  ذکر است  که بخش های  مختلف  نت خوانی به صورت  کاملا ابتدایی  و در بخش بندی های متنوع  برای هنرجویان  مبتدی  آغاز شده  و تا سطح  پیشرفته  ادامه خواهد یافت  .  از  این  رو به هنرجویان مبتدی  پیشنهاد می کنیم  با دنبال  کردن بخشهای  مختلف  آموزش  و اندکی حوصله و پشتکار ، این مهم را یعنی نت خوانی را بیاموزند


نوشته های دیگران()

Palmas آشنایی با پالماس

محمد اسکندری :: دوشنبه 87/1/19 ساعت 12:49 عصر

مهمتری و در عین حال ساده ترین عامل همراهی و هماهنگی با نوسانات محرک فلامنکو ،عنصر ریتم می باشد که لازم است قبل از برداشتن گیتار با تعدادی از این ریتم ها توسط پالماس (کف زدن) آشنا شویم

پالماس یا کف زدن یکی از عناصر حیاتی فلامنکو بوده و در همراهی کردن رقصندگان و آواز خوانان و همچنین شمارش ریتم و حفظ یکنواختی آن در رقص ها بسیار بکار برده میشود . یک هنرمند خلاق که توانایی خوب کف زدن را دارد ، میتواد روال ریتمی معمولی و یکنواخت را به یک ضد ضرب(contra tempo)هیجان آور تبدیل کرده و حتی در بعضی موارد می تواند به کمک پالماس صدایی ریتمیک توسط دستانش تولید کرده و تواما با صدایی مانند(تیک)در آوردن از دهانش ، یک تکنوازی کامل ، هیجان انگیز و باور نکردنی اجرا نماید . دو نوع پالماس وجود دارد که هر کدام به طریقی خاص که در ادامه به آنها اشاره می کنیم نواخته می شوند

 

اولین پالماس(پالماس فوئترس)(palmas fuertes)نام دارد ، که معنی تحت الفظی آن( قوی و محکم کف زدن )و در واقعیت نیز این چنین می باشد . این نوع پالماس اگر دقیق و درست نواخته شود ، صدایی صاعقه مانند و گوش شکن ایجاد کرده و نواختن پی در پی و متوالی آن ، صدایی مانند صدای رگبار یا مسلسل ایجاد می کند

 

برای نواختن این پالماس ، در حالی که چهار انگشت دست چپ کاملا به هم چسبیده اند ، کف دست را به مقدار کمی قوس دار می کنیم( به  طوری که قوسی کم عمق و شبیه به یک فنجان کوچک ، در کف دست چپ ایجاد شود )انگشتان اشاره ، میانی و انگشتری دست راست نیز به هم چسبیده و سپس به صورت یک مربع ، به کل قوی ایجاد شده د کف دست چپ ضربه وارد می کنند

 

در ابتدا ایجاد صدایی قوی و بلد از این نوع پالماس ، کار آسانی نبوده و جهت نیل به این هدف ، تمرین منظم لازم است

 

 

دومین نوع پالماس ، پالماس سورداس(palmas sordas)نام دارد . این اصطلاح را می توان( کف زدن صامت و خفه شده )ترجمه کرد . جهت نواختن این نوع پالماس ، چهار انگشت دست چپ به هم چسبیده و کمی به آنها انحنا میدهیم ، به صورتی که کف دست نسبتا صاف و مسطح باقی بماند . همین عمل با دست راست نیز انجام می شود . سپس برای نواختن ، کف دو دست به هم ضربه وارد میکند به گونه ای که انگشتان دست راست بین انگشتان و شصت دست چپ جای می گیرد

 

همانگونه که بعدا متوجه خواهید شد ، نواختن پالماس سورداس به مراتب آسانتر از نواختن پالماس فوئرتس می باشد . به منظور تولید صدایی مناسب برای این نوع پالماس ( صدایی مانند تپ تپ ) نیز به تمرین منظم و مداوم نیاز است

 

هر دو نوع پالماس دارای صدا و عملکردی قوی و واضح هستند . پس از آشنا شدن با خصوصیات هر یک از آنها و درک تفاوت میان آنها از طریق گوش کردن به قطعات و همچنین تماشای کنسرت های فلامنکو ، قادر به کسب احساس لازم جهت استفاده از هر کدام از این دو پالماس خواهید بود . فقط برای دادن یک عقیده کلی ، کافی است بگوئیم که پالماس فوئرتس به صورت متوالی و پشت سر هم و به تعداد زیاد و نیز هنگامیکه تاکید بر روی حس ریتمیک است ، مورد استفاده قرار می گیرد . از طرف دیگر پالماس سورداس برای ایجاد اثرات(effects)و صداهای مخصوص به کار می رود ، که جهت همراهی کردن یک قطعه لطیف و حساس( و شاید هم غم انگیز و سنگین )گیتار و همچنین عبارات و متون آوازی کم هیجان ، به صورتی پویا تغییر می کند . این نوع پالماس معمولا برای همراهی کردن رقص پا ، به خصوص در دستگاه یا توکه آلگریاس ، یکی از دستگاههای شاد فلامنکو به کار می رود


نوشته های دیگران()

<   <<   6   7   8   9   10      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

موسیقی پاپ
تاثیر موسیقی بر شخصیت افراد
در مورد تاثیر موسیقی
مطلبی خواندنی در مورد موسیقی DNA
اموزش پیانو
انتخاب یک استاد پیانوی خوب
اصطلاحات فلامنکو
پیشگیری از وحشت و اضطراب در اجرای کنسرت
هنر فلامنکو اصیل
نینا پاستوری
برنامه دیکشنری گیتار
سلام
نت ها در ویولون
سلام
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
سن ایچ
محمد اسکندری
Link to Us!

سن ایچ

Hit
مجوع بازدیدها: 187519 بازدید

امروز: 31 بازدید

دیروز: 23 بازدید

Day Links
سیب گندیده [79]
[آرشیو(1)]


Archive


آموزش گیتار
آموزش ویلون
آموزش ستار
متفرقه

links
محمد خوش منظر
سینا صادقی

In yahoo

یــــاهـو

Submit mail